مهدویون ایردموسی

مهدویون ایردموسی

سربازان صفر سایبری موعود هستیم . و اگر اجازه بدهند از یارانش باقی خواهیم ماند .
مهدویون ایردموسی

مهدویون ایردموسی

سربازان صفر سایبری موعود هستیم . و اگر اجازه بدهند از یارانش باقی خواهیم ماند .

بوی عطر نرگس می پیچد...


باز بوی عطر نرگس بر فضای صبح طنین افکنده و بلبلکان با صدای دل انگیز خویش همه را مبهوت خویش ساختند .گلی با ناز نازنین تر شده و صورتش را با شبنم نقاشی کرده و سرخی عشق را با خنده مهرگونه اش تحویل همه می دهد؛ حوریان با جامه های روشن و براق بر محمد و آل محمد صلوات می فرستند و آسمان پهنایش را آرایش به ابرهای آبی و سفید داده است و قناری کنج قفس تنهاییش را از یاد برده و آن قدر پایکوبی و بی قراری می کند که گوش باد را مرتعش ساخت . با زوان نسیم به قاصدکها نوید جمعه را می دهند و تور نوری بی پایان فضای صبح را تسخیر نموده و ذراتش متبلور در فضا رقص کنان هر دم زاد و متولد می شدند و کبوتر سفیدی با بالهای رهایش در آسمان دور واژه انتظار چرخ می زند و به دنبال منجی ذکر خوش بوی اللهم عجل لولیک الفرج را می نوازد و دل من همچون بید، از تپش هیجان جمعه می لرزد آقا! ای کاش آمدنت را همه باور می کردند و ای کاش می شد کمی زودتر بیایی، دل لاله های عاشق از نبودنت خون است و دیگر چشمی برای گریستن ندارند. به خدا نبودنت دلمان را ریش ریش کرده و گناه صورت زیبای پاکی را شسته و فطرت خالص آدمی را چین و واچین، حق و حقیقت پشت پرده شک و تردید محصور مانده و آه عطشناک یتیمی روی دلهای بی کس و کار ما سایه انداخته است. خورشید باید از پس ابربیرون بیاید و چشمهای نابینای وصل را بر پهنای باغ وصال بسراییم و خودستایی رنگ سبز را با مداد رنگی مهربانی بکشیم و نمناکی چشمان قناری را با دستمال نوید آمدنت پاک کنیم. دوباره غروب شد و دل ماتم زده ما در حسرت آمدنت بهانه از لحظه ها می گیرد. شاید دلتنگی غروب جمعه از بار شرمندگی چشمان منتظر ما باشد ولی بدان که دل دقایق همیشه به امید آمدنت می تپد. بسیج مالک اشترما را درمان کند. آقاجان گناه زندگی پروانه ها را می سوزاند و اگر تو باشی دیگر پر پروانه پی کورسویی از نور در دل شب تا هجران نمی سوزد. آقا سوز سرمای بی کسی، دستهای مهربان آدمها را تاول زده و دردی جانکاه در پیکره آرامش پیچیده است . آقاجان ثروت و جاه طلبی مرید دلهای طمع کار شده و گرمای ملتهب حقارت بر فقر و تهیدستی طعن و گلایه می زند. مهدی جان(عج) بگو کی می آیی تا کوچه ها را آذین کنیم و عطر خوش