از ویژگیهای خانواده مهدی باور، شناخت آسیبها و آفتهای نگه داشتن خانوادگی در دوران آخرالزّمان، حفاظت و پاک نگه داشتن حریم خانه و خانواده از آسیبها و آفات آخرالزّمانی و جایگزینی «فرهنگ انتظار» در برابر «فرهنگ ابتذال» است.
«در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است.1 حرمت پدران و مادران سبک شمرده میشود.2 فرزند به پدرش تهمت میزند، پدر و مادرش را نفرین میکند و از مرگ آنها مسرور میشود.3 در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانوادهها بسیار خواهد شد.4 در آن زمان، فتنه ها چونان پارههای شب تاریک، شما را فرا میگیرد و هیچ خانهای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمیماند؛ مگر اینکه فتنهها در آن داخل میشوند.»5
زنان در آن زمان، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.7 آنان در فتنهها داخل، به شهوتها علاقهمند و با سرعت به سوی لذّتها روی میآورند.8 خواهی دید که زنان با زنان ازدواج میکنند.9 درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین میگردد.10 آنان حرامهای الهی را حلال میشمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان میگردند.
11
«مرد از همسرش انحرافات جنسی را میبیند و اعتراضی نمیکند. از آنچه از طریق خودفروشی به دست میآورد، میگیرد و میخورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فرا گیرد، اعتراض نمیکند، به آنچه انجام میشود و در حقّش گفته میشود، گوش نمیدهد. پس چنین فردی دیّوث است (که بیگانگان را بر همسر خود وارد میکند).»12
«(در آخرالزّمان) تمام همّت مرد، شکم او و قبلهاش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود.13 مرد از همسرش اطاعت میکند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی میکند.14 در آخرالزّمان زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار میکند، آنچه را که او نمیخواهد، انجام میدهد، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج میکند.»15
روزگاری که دینتان: پول، قبلهگاهتان: زنان و کاسبانتان: رباخوار میشوند.
غربت
چیست؟ پیامبر(ص) فرمود: «اسلام غریب ظهور کرد و در آخرالزّمان نیز غریب
خواهد شد. چه بسیارند مسلمانان که از اسلام جز پوستهای وارونه بر خویش
ندارند.»
از علی(ع) پرسیده شد: آن زمان چه زمانی است؟ پاسخ گفته شد:
«زمانی است که پستفطرتان همه جا را پر میکنند؛ بزرگواران کمیاب میشوند؛
روزگاری است که پادشاهان چون درّندگان، تهیدستان، طعمه آنانند؛ راستی غارت
میشود و دروغ، فراوان میگردد. مردمانشان با زبان، تظاهر به دوستی دارند؛
امّا در دل، دشمن هستند. گناه همه جا را فرا میگیرد و علنی به گناه افتخار
میکنند و اسلام را چون پوستینی واژگونه میپوشند.»
1
احادیث بیشماری از پیامبر اکرم(ص) در
جلد 22 «بحارالانوار»، صفحه 453 و «کنزالاعمال» درباره روزگار غربت اسلام
در آخرالزّمان از شیعه و اهلسنّت نقل شده که در اینجا به برخی از آنها
اشاره میکنیم:
شخصیّتهای بزرگ، حیلهگر خوانده میشوند.
«روزگاری
خواهد آمد که دین خدا تکّه تکّه خواهد شد. سنّت من در نزد آنان بدعت و
بدعت در نزد آنان سنّت باشد، شخصیّتهای بزرگ در نزد آنها حیلهگر خوانده
میشوند و اشخاص حیلهگر در نزد مردم، با شخصیّت و وزین خوانده شوند.
مؤمن
در نزد آنان حقیر و بیمقدار میشود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند
باشد، کودکانشان پلید و گستاخ و بیادب و زنانشان بیباک و بیشرم و بیحیا
شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلّت و درخواست چیزی از
آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است.
در آن هنگام خداوند، آنان را از باران به هنگام، محروم سازد و در وقت نامناسب، بر آنها ببارد.»
اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند.
«زمانی
بر مردم بیاید که چهرههایشان، چهرههای آدمیان ولی دلهایشان، دلهای
شیاطین باشد، بهسان گرگان درّنده، خونریز باشند. از منکرات اجتناب نکنند،
پیوسته به کارهای ناپسند خویش ادامه دهند، اگر در جمع آنها باشی به تو
دروغگویند و اگر خبری برایشان بازگویی تو را دروغگویی شناسند و چون از
آنها غایب باشی، غیبتت کنند. افراد بد، بر آنان مسلّط شود که آنان را به
انواع عذاب معذّب دارند، نیکانشان دعا کنند ولی اجابت نشود.»
شکمهاشان خدایان آنها و زنانشان قبلهگاهشان و پولشان دینشان
در
جایی دیگر رسول خدا(ص) فرمود: «زمانی بر مردم بیاید که شکمهاشان، خدایان
آنها شود و زنانشان، قبلهگاهشان و پولشان، دینشان شود و کالاهای دنیوی را
مایه شرف، اعتبار و ارزش خویش دانند.
از ایمان جز نامی و از اسلام جز
آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمانهای مسجدهایشان آباد باشد؛ ولی
دلهایشان از جهت هدایت خدا خراب شود.
در آن روزگار است که خداوند، آنها
را به چهار بلا مبتلا سازد. نخست: تجاوز به ناموسشان؛ دوم: هتک حرمت از
ناحیه زورمندان و ثروتمندانشان؛ سوم: خشکسالی؛ چهارم: ظلم و ستم از جانب
زمامداران و قاضیان.
اصحاب از سخنان آن حضرت سخت به شگفت آمدند و گفتند:
یا رسول الله! مگر آنها بتپرست هستند؟ پیامبر(ص) فرمود: «آری، هر پول و
درهمی به نزد آنها بتی است که در حدّ پرستش به آن تعلّق خاطر دارند.
آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد.»
از پیامبر خدا(ص) در منابع شیعه و اهل تسنّن روایت شده است که در جایی دیگر فرمود:
«روزگاری
بیاید که مردمشان آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد. در آن
هنگام، خداوند آنها را به سه بلا دچار سازد: نخست آنکه برکت از مالشان
بگیرد؛ دوم: ستمگران را بر آنها مسلّط سازد و سوم آنکه بیایمان از دنیا
بروند.»
یکی از اصحاب از پیامبر(ص) پرسید: یا رسولالله! دین مردمشان چگونه خواهد بود؟
پیامبر(ص)
فرمود: «زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند.
دینداریشان بهسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.»
از قرآن جز رسم الخطّی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند.
در
جایی دیگر پیامبر(ص) فرمود: «زمانی برسد که از قرآن، جز رسم الخطّی و از
اسلام، جز نامی برای مسلمانان نماند، آنچنانکه گروهی در جهان به دین خدا
خوانده شوند در حالیکه همین گروه از هر کسی از اسلام دورتر باشند.
مسجدهاشان از حیث ساختمان، آباد ولی از نظر هدایت، خراب باشد.
در میان
مردمانشان قرآن و اهل آن در اقلّیت باشند. مؤمنانشان در میان مردم باشند؛
ولی در میان آنها نباشند، با مردم باشند؛ ولی به راستی با مردم نباشند،
زیرا هدایت با ضلالت همراه نیست گرچه در کنار یکدیگر باشند.»2
به اندک نانی پیش هر کسی کرنش کنند
پیامبر(ص)
در اواخر عمر خود اصحاب را جمع کردند و فرمودند: «زمانی بر مردم بیاید که
اخلاق انسانی از آنان رخت بربندد؛ چنانکه اگر نام یکی را بشنوی به از آن
بود که آن را ببینی یا اگر او را ببینی به از آن است که او را بیازمایی.
چون او را بیازمایی، حالاتی زشت و ناروا در او مشاهده کنی.
دینشان پول و
قبلهگاهشان زنانشان شود. برای رسیدن به اندک نانی پیش هر کسی کرنش کنند
نه خود را در پناه اسلام دانند و نه به کیش نصرانی زندگی کنند. بازرگانان و
کاسبانشان رباخوار و فریبکار و زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. در
آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هرچه دعا کنند به اجابت نرسد.»3
آنچنان به قوانین اسلامی بیاعتنا شوند که ...
«روزگاری
خواهد آمد که مردمانشان به پراکندگی مصمّم باشند و از هماهنگی و
اتّفاقنظر و اتّحاد به دور شوند. آنچنان به قوانین اسلامی بیاعتنا بشوند
که گویی آنان خود پیشوای قرآن بودند نه قرآن پیشوای آنها. از حق جز نامی
نزد آنها نمانده باشد و از قرآن جز خط و ورقی نشناسند. بسا یکی در درس قرآن
و تفسیر وارد شود، هنوز جا خوش نکرده از دین خارج شود و چون در آخرالزّمان
دینتان دستخوش افکار گوناگون و روایات جدید شود، کمتر کسی از شماست که
دینش را حفظ کند.»
هنگامی که معیشت جز با گناه تأمین نگردد
یکی از اصحاب از رسول خاتم(ص) پرسید، دین خدا چگونه خواهد شد؟
پیامبر(ص)
فرمود: «زمانی بر مردم بیاید که هیچ دیندار، دینش برایش سالم نماند جز
اینکه از قلّه کوهی بگریزد یا از سوراخی به سوراخ دیگر پناه برد چون روباه
که با بچّههایش چنین کند و این آخرالزّمان باشد.»4
هنگامی که معیشت جز با گناه تأمین نگردد
چون
این وضع پیش آید عزب بودن و تجرّد حلال شود، در آن روزگار است که مرد به
دست پدر و مادرش تباه و گمراه شود و اگر پدر و مادر نداشته باشد به دست زن و
فرزندش و اگر زن و فرزند نداشته باشد، چه بسا هلاکت و تباهیاش به دست
خویشان و همسایگانش باشد، که او را به تهیدستی و فقر سرزنش کنند و بترسانند
و تکالیفی بر او نهند که وی از عهده آن بر نیاید تا گاهی که او به
پرتگاههای هلاکت سقوط کند.
در آخرالزّمان فریبکارانی بیایند که حدیثهایی
نو و روایتهایی جدید از دین بر شما بخوانند
و
نیز از خاتم الانبیاء(ص) روایت شده است که فرمود: «در آخرالزّمان
دغلبازان و فریبکارانی بیایند که حدیثهایی نو و روایتهایی جدید از دین
بر شما بخوانند، آنچنان که نه شما و نه پدرانتان چنین حدیثهایی نشنیده
باشید. پس دوری گزینید از آنها. مبادا به دام تزویر و فریبشان بیفتید.»5
از
علیّ بن ابی طالب(ع) درباره آخرالزّمان پرسیده شد: آیا در آن زمان مؤمنانی
وجود دارند؟ فرمود: «آری.» باز پرسیده شد: آیا از ایمان آنان بر اثر
فتنهها چیزی کاسته میشود؟ فرمود: «نه، مگر آن مقدار که قطرات باران از
سنگ خارا بکاهد؛ امّا آنان در رنج به سر برند.»
امیرالمؤنین(ع) فرمود:
«زمانی بر مردم بیاید که مقرّب نباشد جز به سخنچینی و جالب شمرده نشود جز
به فاجر بودن و تحقیر نشوند جز افراد با انصاف، در آن زمان دستگیری
مستمندان زیان به شمار آید و صله رحم لطف و بزرگواری به شمار آید.»6
امام
سجّاد(ع) فرمود: «چون خداوند میدانست در آخرالزّمان اهل فکر دقیق النّظر
خواهند آمد، از این جهت قل هو الله احد و آیاتی از سوره حدید را نازل
کرد.»7
بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید
امام
صادق(ع) فرمود: «چون قائم ما قیام کند خداوند آنچنان نیرویی به چشم و گوش
پیروانش داده که به پیک و پیامآور نیازی نداشته باشند و به هر کجای جهان
که باشند امام خود را ببینند و سخنش را بشنوند.»8
پیامبر(ص) فرمود:
«این دین مدام برپا خواهد ماند و گروهی از مسلمانان از آن دفاع کنند و در
کنار آن بجنگند تا قیامت بر پا شود.» و فرمود: «در هر عصر و زمانی گروهی از
امّتم مدافع احکام خدا باشند و از مخالفان باکی نداشته باشند.»9
در جای
دیگری فرمودند: «چون در آخرالزّمان دینتان دستخوش افکار گوناگون گردد، بر
شما باد که همچون بادیهنشینان و زنان دینداری کنید که به دلهایشان
دیندارند و دین آنها از آلایش به افکار مصون ماند.»10
پینوشتها:
1. نهج البلاغه. خ 108.
2. بحارالانوار، ج 52، ص190.
3. همان، ج 77، ص369.
4. کنزالاعمال، ح 31008.
5. کنزالاعمال، حدیث 290324.
6. نهجالبلاغه، ح 102.
7. بحارالانوار، ج 60، ص 18.
8. بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۴۵.
9. کنزالاعمال، ح 34499 و34500.
10. بحارالانوار، ج 52، ص111.
کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته
شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته
غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد
و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته
دل دریایی ما را به دریا می برد روزی
به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته
ازین رخوت رهایی می دهد جان های محزون را
درون ها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته
نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن
بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته
کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را
ز انسان های سرشار از غرور آهسته آهسته
فنا می گردد این تاریکی و محنت ز دنیامان
ز هر سو می دمد صدگونه نور آهسته آهسته
به سر میآید این دوران تلخ انتظار آخر
و ناجی می کند اینجا ظهور آهسته آهسته
ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن
که او مردانه می یابد حضور آهسته آهسته
بیانیه هیئت انصارالمهدی ایردموسی در محکومیت جنایات و فجایع ضد بشری در میانمار
«... وَإِنِ اسْتَنصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ... »
اگر در راه دین از شما یاری طلبیدند بر شما واجب است که آنها را یاری کنید. انفال/ 72
خشونت علیه مسلمانان در میانمار که با حمایت دولت مردان این کشور صورت می
گیرد و نیز نادیده گرفتن این خشونت ها از جانب رسانه های مدعی حقوق بشر هر
انسان آزاده خواهی را متاثر می کند. در شرایطی که دین اسلام روز به روز در
غرب و شرق نفوذ می کند روشن است که دولت مردان کشور میانمار از این پدیده
نگران باشند و مسلمانانی را که در این کشور به دنیا آمده اند اتباع خارجی
قلمداد کنند. بر همگان واضح است که این مسلمان کشی ها از ترس نفوذ اسلام
عزیز است که در پرتو آموزه های آن امروز می بینیم که مردم مسلمان بسیاری از
کشورها بر علیه حاکمان ظالم و مستبدشان قیام کرده اند. ما اعضاء و خادمان هیئت انصارالمهدی (عج) ایردموسی از تمام آزادی خواهان جهان می خواهیم بر علیه این خشونت ها
قیام کرده و با فریاد اعتراض خود به یاری مسلمانان مظلوم میانمار بشتابند.
دیده بگشا ای به شهد مرگ نوشینت رضا
دیده بگشا بر عدم، ای مستی هستی فزا
دیده بگشا ای پس از سوءالقضا حسن القضا
دیده بگشا از کرم، رنجور دردستان، علی!
بحر مروارید غم، گنجور مردستان، علی!
دیده بگشا رنج انسان بین و سیل اشک و آه
کِبر پَستان بین و جام جهل و فرجام گناه
تیر و ترکش، خون و آتش، خشم سرکش، بیم چاه
دیده بگشا بر ستم؛ بر این فریبستان، علی!
شمع شبهای دژم، ماه غریبستان، علی!
دیده بگشا! نقش انسان ماند با جامی تَهی
سوخت لاله، مُرد لیلی، خشک شد سَرو سَهی
زآ گهی مان جهل ماند و جهل ماند از آگهی
دیده بگشا ای صنم، ای ساقی مستان، علی!
تیره شد از بیش و کم آیینۀ هستان، علی!
در آن روز سخت که «لکل امرء یومئذ شأن یغنیه» [1] برای هر کس آنچنان گرفتاری است که بخود مشغول است. تنها فاطمه است که به فکر هواداران خویش است.
او در میدان قیامت حرکت می کند تا به محازات عرش الهی می رسد، عرش به لرزه درمی آید... از طرف خداوند پیامی در می پیچد که: ای محبوبه من و ای دختر حبیب من، هر چه می خواهی داده می شود. شفاعت کن پذیرفته می شود...
فاطمه می گوید: «الهی و سیدی! شیعتی و ذریتی و شیعتی و شیعه ذریتی و محبی ذریتی»
خدای من! شیعه و فرزندانم، و شیعه و پیروان فرزندانم و دوستدارانشان را دریاب.
آنگاه، ندایی در فضای قیامت می پیچد که: کجایند فرزندان فاطمه! کجایند دوستداران فاطمه و دوستداران فرزندان وی؟ هواداران همه پاسخ می دهند. آنگاه فاطمه پیشاپیش، آنان را به سوی بهشت هدایت می کند [2] .
فاطمه به این بسنده نمی کند و اگر افرادی باشند که به واسطه اعمالشان نتوانسته باشند پاسخ بگویند یا از راه مانده اند. فاطمه اندکی درب جهنم توقف می کند و می گوید: «الهی و سیدی سمیتنی فاطمه و فطمت بی من تولانی و تولی ذریتی من النار و وعدک الحق و انت لا تخلف المیعاد» خدایا، مرا فاطمه نام نهادی تا هوادارانم و کسانی که ولایت ذریه ام را پذیرفتند از آتش حفظ کنی، وعده تو حق است و هرگز خلف وعده نمی کنی.
خداوند، گفتار فاطمه را تصدیق می کند، مجددا از فاطمه می خواهد تا شفاعت کند تا مقام فاطمه نزد پیامبران و فرشتگان و آدمیان روشن گردد. [3] .
شفاعت فاطمه در آن روز عام و شامل و حتمی است [4] و شرط آن، محبت فاطمه است، اما محبتی که مخفیگاه قلب را شکافته باشد و در میدان عمل تجلی کرده باشد.
لذا پیامبر (ص) در مورد شفاعت فاطمه (ع) فرمود:
دخترم فاطمه در قیامت بر مرکبی از نور سوار است سمت راست وی هفتاد هزار فرشته و دست چپش هفتاد هزار فرشته و پشت سرش هفتاد هزار فرشته در حرکتند، و زنان مومن امتم را به سوی بهشت رهبری می کند، زنانی که نماز پنجگانه شان را بخوانند، روزه شان را بگیرند و حجشان را بگذارند، و زکاتشان را بپردازند و از شوهرشان فرمان برند و عشق علی را نیز پاس دارند، اینان با شفاعت دخترم به بهشت درمی آیند زیرا او سرور زنان جهان است [5] .
محتوای این گزارش شامل بررسی میزان نفوذ ایران در شرق مدیترانه نظیر سوریه، لبنان، حزب الله، کناره باختری و نوار غزه - شامل حماس، جهاد اسلامی فلسطینی و گردانهای الاقصی - می شود. همچنین این گزارش میزان نفوذ و راهکارهای ایران برای افزایش نفوذ خود در سه کشور عراق، مصر و افغانستان را نیز تشریح می کند.
در بخشی از خلاصه اجرایی این گزارش آمده است: جمهوری اسلامی ایران از سال 2008 تا کنون با پیروی از یک استراتژی یکپارچه قدرت نرم، نفوذ خود را در سرتاسر منطقه گسترش داده که برای این منظور از ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی بهره برده است. بهار عربی در عین حال که چالشهایی برای تهران در خاورمیانه برانگیخته، فرصتهای جدیدی نیز اعطا کرده است.
در ادامه به مسئله اختلافات مذهبی در منطقه خصوصا عراق و روابط ایران با سوریه، تفوق حزب الله در صحنه سیاسی لبنان و تاثیر آن بر ایران، انقلاب در مصر و دستاوردهای آن برای ایران اشاره شده است. همچنین سیاستهای ایران در عراق را بسیار موفق دانسته که باعث شده ایران همزمان با حضور آمریکا و همسایگان عربی، نفوذ بی نظیری داشته باشد. تلاشهای ایران در همسایه شرقی اش یعنی افغانستان را چندان موفقیت آمیز ندانسته و عامل آن را نزدیکی حامد کرزای با ایالات متحده و ناتو عنوان می کند.
خلاصه اینکه نویسندگان گزارش بر این عقیده هستند که از سال 2007 به بعد، ایران از یک استراتژی پیروی نمود که همزمان ابزارهای قدرت نرم و سخت را به کار گرفته و موفق شده موقعیت تهران در منطقه را بهبود و تحکیم بخشد. به هر حال این گزارش اولا به دنبال اثبات وجود رویکرد قدرت هوشمند ایران در منطقه و ثانیا تببین زوایای این رویکرد است.
در پایان نیز به ایالات متحده و شرکایش در منطقه توصیه می کند که تنها به دنبال درک و فهم استراتژی منطقه ای ایران نباشند بلکه بایستی استراتژی منسجمی برای مقابله با استراتژی ایران به کار گیرند.
از انتخاب عکس این گزارش می توان فهمید سردار سلیمانی به نماد قدرت هوشمند ایران در منطقه تبدیل شده است.
اتفاقات بعد از ظهور
اتفاقاتى که در دوره ظهور امام مهدى(عج) مىافتد، بسیار است. با بهره مندى از روایات اهل بیت(ع) تنها به بیان چند رخداد مهم اشاره مىکنیم:
1- اعلان ظهور: اولین حادثهاى که بعد از ظهور امام زمان(ع) شکل مىگیرد، اعلام ظهور امام زمان(ع) است. ظهور حضرت به وسیله منادى آسمانى اعلام مىگردد، آن گاه حضرت در حالى که به کعبه تکیه داده است، با دعوت به حق، ظهور خود را اعلام مىدارد.(1) دعوت حضرت هم به منظور اعلام ظهور حضرت است و هم به منظور فراخوان عمومى جهت پذیرش حکومت جهانى. امام على(ع) فرمود: «هنگامى که منادى از آسمان ندا مىدهد: حق از آنِ آل محمد است و اگر طالب هدایت و سعادت هستید، به دامان آل محمد چنگ زنید، حضرت مهدى(عج) ظهور مىکند»(2)
2- رجعت: به مقتضای برخی روایات رجعت و بازگشت برخى از مؤمنان و پیامبران الهى مانند حضرت عیسى(ع)-که در رکاب حضرت مهدى(عج) خواهند بود و در قیام و مبارزه او با ستمگران شرکت دارند رجعت خواهد نمود، همچنین برخی صالحان ومو منان برای اینکه شاهد حکو مت آرمانی امام زمان باشد واز این حکو مت بهره ببردرجعت می نمایند. همانطور که برخی از ظالمان وجنایات کاران جهت اینکه عذاب شوند به دنیا رجعت می کنند
3- مبارزات امام زمان(عج): یکى از حوادث مهم که بعد از ظهور امام زمان(ع) به وجود مىآید، مبارزه امام با دشمنان و مخالفان ظهور است. برخى از افراد و گروهها حکومت عدالت گستر امام زمان(ع) را بر نمىتابند و با حضرت به جنگ مىپردازند. مخالفان امام را افراد و گروههاى مختلف تشکیل مىدهند(3) و سیاست امام در برابر آنها متفاوت است.
امام زمان(ع) نخست همگان را به دین و صلح فرا مىخواند و با مدارا با آنها رفتار مىنماید.
امّا دشمنان دعوت امام را نادیده مىگیرند و به جنگ با امام مىپردازند. امام با بهرهگیرى از همه قدرت و امکانات، با دشمنان برخورد مىکند، و جنگ سختى به وقوع مىپیوندد.(4) از جمله جنگ امام زمان(عج) با دجال(5) و سفیانى.(6)
4- پیروزى امام زمان(عج): در این درگیرىها سرانجام حضرت پیروز مىشود. در برخى روایات از پیروزى امام بر شرق و غرب،(7)، جنوب و قبله(8) گزارش شده است.
امام باقر(ع) فرمود: «حضرت قائم از ما است و فرمانروایى حضرت شرق و غرب را فرا مىگیرد».(9) از پیامبر اسلام(ص) گزارش شده است که حضرت مهدى(عج) لشکریانش را به سراسر زمین گسیل مىدارد.(10)
5- تشکیل حکومت جهانى و برچیده شدن مرزهاى جغرافیایى:
امام مهدى(عج) حکومت جهانى تشکیل مىدهد و مرزهاى جغرافیایى را بر مىچیند. این حکومت همان حکومت آرمانى موعود است که از آن در روایات گاهى به مدینه »فاضله«.(11) گاهى به جامعه مطلوب و گاهى به «دولت کریمه» یاد شده است.
حکومت جهانى امام زمان(ع) از مؤلّفهها و شاخصه هایى برخوردار است که تحقق هر کدام از آنها مىتواند یکى از حوادث بعد از ظهور امام زمان(ع) محسوب شوند، از جمله:
أ) گسترش عدالت:
یکى از ویژگىهاى حکومت امام زمان(ع) عدالت است. عدالت عنصر گم شدهاى است که همگان دنبال آن هستند. این گمشده در حکومت امام زمان تحقق پیدا مىکند. وهمه جهان را فرامی گیرد
پیامبر اسلام فرمود: «یملاء الأرض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئتْ ظلماً و جوراً»؛(12) امام زمان(ع) حکومت را به گونهاى سازماندهى مىکند که دیگر واژه ستم از ذهنها رخت بر مىبندد و کسى به دیگرى ظلم نمىکند؛
ب) گزینش کارگزاران شایسته:
طبیعى است که حکومت آرمانى امام زمان(ع) که رهبرى آن را امام مصلح و پارسا بر عهده دارد، کارگزاران آن نیز از صالحان و پارسایان خواهند بود، از این رو در روایات آمده است که دولت امام زمان(ع) را برخى از پیامبران و جانشینان آنان و صالحان و از اصحاب پیامبر اسلام(ص) تشکیل مىدهند. حضرت عیسى(ع) به امام زمان(ع) مىگوید: »من به عنوان وزیر فرستاده شدهام؛ نه امیر و فرمانروا.(13)
6- رشد آگاهى و دانش:
یکى از حوادث بسیار مهم رشد دانش و صنعت در عصر امام زمان(ع) است. دوره ظهور دوران گسترش علم و دانایى است و مدینه فاضله اسلامى «مدینة العلم» است. با آمدن آن منجى همان گونه که ظلم جاى خود را به عدل و داد مىدهد، دانایى و فرزانگى جایگزین جهل و نادانى مىشود و جهان از نور عقل و دانش آکنده مىگردد.(14)
7- رشد عقل و خرد ورزى: در این دوره بشر به حاکمیت عقلانیت نایل مىگرددکه امروزه ازآن به عنوان رشدفکری وبلوغ سیاسی ویارشد خرد جمعی یاد می شود
در روایات آمده است که در عصر ظهور حضرت مهدى(عج) برکات خداوندى به بشر ارزانى داشته و دست رحمت ایزدى بر عقلهاى مردم کشیده مىشود و مردم از نظر عقل و بصیرت در وضع بى مانندى قرار مىگیرند.(15)
8- رفاه اقتصادى و معیشتى: به فرموده پیامبر اسلام(ص) در دوره حضور حضرت مهدى(عج) مردم به نعمت هایى نایل مىگردند که در هیچ زمانى سابقه ندارد. براى همگان برکات الهى از آسمان نازل مىشود و زمین چیزى از روییدنىهاى خود را پنهان نمىکند.(16)
سطح رفاه زندگى در این دوره به حدّى است که طبق روایات رسیده از امام صادق(ع) در این دوره فقیرى یافت نمىشود تا مردم زکات اموالشان را به او بدهند.(17)
9- برقرارى امنیت اجتماعى: در این دوره امنیت اجتماعى به نحو کامل برقرار مىگردد. به گونهاى که اگر زنى به تنهایى بخواهد از عراق به شام مسافرت نماید، در مورد امنیتش هیچ ترس و دلهرهاى ندارد.(18)
10- رشد تربیتى و شکوفایى فرهنگى و اخلاقى: در این دوره افراد به رشد تربیتى و اخلاقى و جامعه به بالاترین درجه تعالى و شکوفایى نایل مىگردند. امام على(ع) فرمود: «چون قائم ما قیام کند، کینهها از دلها زدوده مىشود».(19) امام باقر(ع) فرمود: «هنگامى که قائم ما قیام کند، خداوند قواى فکرى مردم را تعالى مىبخشد و اخلاق آنان را به کمال مىرساند».(20)
در روایتى دیگر از آن حضرت نقل شده است که «در دوره ظهور، دوستى و یگانگى بین مؤمنان در نهایت خود قرار مىگیرد، به گونهاى که هر کس نیازمند باشد، بدون هیچ ممانعتى از جیب دیگرى پول بر مىدارد (و دیگرى هم از این کار راضى است».(21)
براى اطلاع بیشتر در این مورد به کتاب عصر زندگى و چگونگى آینده انسان و اسلام، پژوهشى در انقلاب جهانى حضرت مهدى(عج)، تألیف محمد حکیمى مراجعه نمایید.
در مورد بعد از ظهور حضرت مهدى(عج)؛ یعنى مدتى که حضرت مهدى (عج) حکومت مىکند، نیز بعد از آن دوره تا برپایى قیامت، نمىتوان پاسخ قاطع و روشنى از روایات به دست آورد، چرا که در لابلاى روایات مدت حکومت حضرت مهدى(عج) نوزده سال و چند ماه،(22) هفتاد سال،(23) سیصد و نه سال،(24) آمده است.
در روایتى ذکر شده که بعد از حضرت مهدى(عج) فردى از اهل بیت سیصد و نه سال حکومت خواهد کرد.(25) و بعد قیامت برپا خواهد شد، یا یکایک امامان(ع) رجعت و حکومت مىکنند و سپس قیامت بر پا خواهد شد(26) و...
برخى از پژوهشگران اسلامى بیان داشتهاند: در مورد مدت حکومت حضرت مهدى(عج) اگر چه برخى روایات حد معیّنى را بیان کردهاند و دوران حکومت حضرت را به هفت یا نه سال محدود نمودهاند، لیکن این گونه روایات در منابع اهل سنّت ذکر شده، امّا عدهاى بدون تحقیق این گونه روایات را در کتابهاى شیعى وارد نمودهاند. هیچ روایت صحیح السندى از امامان(ع) نرسیده است که دوران حکومت حضرت مهدى(عج) را محدود کرده باشد. این گونه روایات علاوه بر ضعف سند، با روح آیات و محتواى روایات متواترى (که وعده دادهاند با ظهور و قیامت حضرت، زحمات انبیا به ثمر مىرسد: و جهان پر از عدل مىگردد) منافات دارد.(27)
مقام معظم رهبرى در این باره مىفرماید: «بعضى خیال مىکنند دوران ظهور حضرت بقیة اللَّه آخر دنیا است. من عرض مىکنم دوران ظهور بقیة اللَّه(ع) اوّل دنیا است. اوّل شروع حرکت انسان در صراط مستقیم است، با مانع کمتر یا بدون مانع، با سرعت بیشتر، با فراهم بودن همه امکانات براى این حرکت. اگر صراط مستقیم الهى را مثل یک جاده وسیع، مستقیم و هموارى فرض کنیم، همه انبیا در این چند هزار سال گذشته آمدهاند تا بشر را از کوره راهها به این جاده برسانند. وقتى به این جاده رسید، مسیر تندتر، عمومىتر، موفقتر، بى ضایعات یا کم ضایعاتتر خواهد بود.
دوره ظهور، دورهاى است که بشریت مىتواند نفس راحتى بکشد. مىتواند راه خدا را طى کند. مىتواند از همه استعدادهاى موجود در عالم طبیعت و در وجود انسان به شکل بهینه استفاده کند».(28)
پی نوشت ها:
1. نجم الدّین طبسى، چشم اندازى به حکومت مهدى، ص 64 - 65.
2. احقاق الحق، ج 13، ص 324.
3. نعمانى، کتاب الغیبه، ص 231؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 539؛ بحارالانوار، ج 52، ص 353.
4. نجم الدین طبسى، همان، ص 138.
5. صافى گلپایگانى، منتخب الاثر، ص 60.
6. همان.
7. صافى، همان، ص 470 - 471.
8. نجم الدّین طبسى، همان، ص 119.
9. احقاق الحق، ج 13، ص 259؛ ینابیع المودّه، ص 487؛ بحارالانوار، ج 52، ص 378.
10. القول المختصر، ص 23، با اقتباس از: نجم الدین طبسى، همان، ص 121.
11. مجله حوزه، ویژه امام زمان، ص 134 به بعد.
12. کنز العمال، ج 14، ص 175.
13. ابن طاووس، ملاحم، ص 83.
14. لطف اللَّه صافى، منتخب الاثر، ص 607.
15. بحارالانوار، ج 75، ص 51.
16. همان، ج 51، ص 78.
17. همان، ج 52، ص 337.
18. منتخب الاثر، ص 474.
19. همان، ص 484.
20. بحارالأنوار، ج 52، ص 336.
21. مفید، اختصاص، ص 19.
22. محمد بن ابراهیم نعمانى، کتاب الغیبة، ص 331.
23. مهدى موعود، ص 767.
24. همان، ص 767.
25. نعمانى، همان، ص 332.
26. مهدى موعود، ص 851 به بعد.
27. گفتمان مهدویّت، ص 126.
موقع خواب بهمون خبر دادن که امشب رزم شب دارین ، آماده بخوابین
همه به هول و ولا افتادیم و پوتین به پا و با لباس کامل و تجهیزات نظامی خوابیدیم
تنها کسی که از رزم شب خبر نداشت حسین بود
آخه حسین خیلی زودتر از بچه ها خوابیده بود...
... نصفه های شب بود که رزم شب شروع شد
با صدای گلوله و انفجار از جا پریدیم
بچه ها مثل قرقی از چادر پریدند بیرون و به صف شدیم
خوشحال هم بودیم که با آمادگی کامل خوابیدیم و کارمون بی نقص بوده
اما یهو چشامون افتاد به پاهای بی پوتینمون
تنها کسی که پوتیش پاش بود حسین بود
از تعجب داشتیم شاخ در می آوردیم
آخه ما همه شب موقع خواب با پوتین خوابیده بودیم و حسین بی پوتین
به بچه ها نگاه کردم، داشتن از تعجب کُپ می کردند
فرمانده با عصبانیت گفت: مگه نگفتم آماده بخوابین و پوتینهاتون رو دم در چادر بذارین؟
این دفعه رو تنبیه تون می کنم که دفعه دیگه خواستون جمع باشه
زود باشین با پای برهنه دنبالم بیاین...
... صبح روز بعد همه داشتیم پاهامون رو از درد می مالیدیم
مدام هم غُر می زدیم که چطور پوتین از پاهامون در اومده
یهو حسین وارد شد و گفت: پس شما دیشب از قصد با پوتین خوابیده بودین؟
همه با حیرت نگاش کردیم و گفتیم:
آره! مگه خبر نداشتی قراره رزم شب بزنن و ما تصمیم گرفتیم آماده بخوابیم؟
حسین با تعجب گفت: نه! من خواب بودم ، نشنیدم
بچه ها که شاکی شده بودند گفتند:
راستی چرا دیشب همه ی ماها پاهامون برهنه بود جز تو؟
حسین که عقب عقب راه می رفت گفت: راستش من نصف شب بیدار شدم
خواستم برم بیرون چادر که دیدم همه با پوتین خوابیدن
گفتم حتما خسته بودین و از خستگی خوابتون برده و نتونستین پوتیناتون رو در بیارین
واسه همین اومدم ثواب کنم و آروم پوتین هاتون رو در آوردم ، بد کاری کردم؟
آه از نهاد بچه ها در نمی یومد
حسین رو گرفتیم و با یه جشن پتوی حسابی حالشو جا آوردیم
با افزایش اعتراضات مردمی در سرزمین حجاز و رسیدن موج بیداری اسلامی به
عربستان سعودی، پس از آنکه برخی از شاهزادگان خاندان آل سعود اقدام به خروج
اموال خود از عربستان نموده اند این بار نوبت به فرار برخی از این
شاهزادگان از این کشور شد.
بنابر خبری که هفته نامه فلسطینی المنار منتشر نمود منابع آگاه در ریاض فاش
نمودند که تا کنون تعدادی از شاهزادگان ال سعود از ترس انقلاب مردمی در
سرزمین حجاز و بخصوص منطقه قطیف از این کشور خارج شده اند.
تفعل زدم نیمه ی شب به قرآن / کتابی که از وحی شیرازه دارد
برای دلم آیه ی صبر آمد / ولی نازنین ،صبر ، اندازه دارد . . .
.
.
.
این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم
سالها منتظر سیصد و اندی مردانیم آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید به گمانم که بنا نیست یارش باشیم . . .
.
.
.
آقا بیا به خاطر یاران ظهور کن / ما را از این هوای سراسیمه دور کن
وقتی برای بدرقه ی عشق میروی / از کوچه های خلوت ما هم عبور کن . . .
.
.
.
تکسواری جمعه می آید ز راه / مردم آخر کی ببینم یک نگاه . . .
.
.
.
یااباصالح (مهدی( ازپرده برون آی که دلم غرق تمناست
تقصیردلم نیست تماشای توزیباست . . .
در صفحه 326 کتاب رجال کشّی که از مهمترین منابع رجالی ماست، آمده که :
أنّ عدّتاً مِن اهل الکوفة کَتَبوا إلی الصّادق علیه السلام فقالوا انّ المُفضّل یجالس الشّتار و اصحابَ الحَمام.
عدهای نامه نوشتند به امام صادق(ع) و گفتند که مفضل با لات و لوتها و کفتربازها میچرخد.
شما نامهای به مفضل بنویس تا خودش را جمع و جور کند.
بالاخره برای تیپ علما و اصحاب شما این جریان خوب نیست.
حضرت نامه نوشتند و سرش را هم مهر و موم کردند و گفتند این را به دست مفضل برسانید.
امام نامه را به دست یک سری از بزرگان اصحاب دادند تا به مفضل برسانند.
آنها میروند کوفه نامه را میدهند به مفضل.
او نیز نامه امام را باز میکند و جلوی بقیه شروع میکند به خواندن.
امام فرموده بودند بسم الله الرّحمن الرّحیم، این لیست خرید من است. بخر و بیاور.
اینها تعجب میکنند که این چه نامهایست. صورت مسئله چه بود و این نامه چیست. نامه را میچرخانند
دارَ الکتاب إلی الکُل.
همه میبینند که لیست خرید است.
و لم یذکُر قلیلاً و لاکثیراً بِما قالوا فیه.
امام چیزی از بحثی که مفضل با کفتربازها میچرخد نیاورده است.
مفضل به اینها میگوید به هر حال امام لیست خرید داده چه کار میکنید؟(کمک می کنید تا تهیه کنیم؟)
میگویند که خوب این پول زیادی میخواهد.
هذا مالُ العَظیم حتی ننظر و نجمع و نَحمِل الیک و لم نُدرک الا نراک بعد نَنظُر فی ذلک.
خلاصه اینکه ما اول باید برویم یک سری کمیسیونهای اقتصادی تشکیل دهیم و مطلب را بررسی کنیم.
جلساتی با هم میگذاریم و نتیجه جلسات را به تو میگوییم.
بعداً بررسی میکنیم که این صورت خرید امام را چه طور بخریم.
میگویند میرویم مدینه یک سری جلساتی میگذاریم و میآییم. این را میگویند و میروند.
و أرادوا الانصراف
همین که میخواهند بروند مفضل میگوید : نه! ناهار را باشید و بعد بروید.
فَحَبسهم لغذائِه و وجّه المفضل الی اصحابه الذین سَعَوا بهم.
بعد مفضل میرود همان قومی که به آنها سعایت شد،
همان کفتربازها را میآورد،
فجائوا فقرأ علیهم کتابَ ابیعبدالله علیه السلام.
برای آنها نامه امام را میخواند و میگوید امام نامه نوشته است
این نامه امامتان است، چه کار میکنید؟
میروند و هنوز غذای آن مهمانها تمام نشده برمیگردند و پولها را جلوی مفضل و اینها میریزند.
قبلَ أن یَفرُقَ هولاءِ من الغذات. فقال لهم المفضل تأمرونی ان اطرُدَ هولاء مِن عندی؟
مفضل می گوید :
شما میگویید من اینها را از دور خودم برانم!!!؟
تَظُنون ان الله تعالی یحتاج الی صلاتِکم و صومِکم.
گمانتان بر این است که خدا محتاج نماز و روزه شماست؟
کار امام را راه بیندازید.
منبع وبلاگ شیعه سیاسی
در کتاب شریف المراقبات تالیف عارف کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی قدس سره که یک برنامه کامل خودسازی است در بخش ایام پایانی ماه مبارک شعبان یک حدیث زیبا از امام رضا علیه آلاف التحیة و الثنا نقل می کنند که بحث از آمادگی برای ماه مبارک است همان ماهی که بنا بر گفته امام مجتبی(ع) یک مسابقه بزرگ الهی است که یک عده پس از آن پیروز و یک عده شرمنده اند؛وارد شدن در همچنین مسابقه و امتحان بزرگی مطمئنا نیاز به کسب آمادگی دارد که این کلام زیبای امام هشتم به ما می آموزد که در این چند روز باقیمانده تا ماه رمضان برای آمادگی بیشتر چه کنیم؟
اباصلت نقل کرده است که در آخرین جمعه از ماه شعبان بر ابالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام وارد شدم ،ایشان به من فرمود: ای ابا صلت! بیشتر از شعبان گذشت و این آخرین جمعه آن است ، در این باقیمانده ماه تقصیر های گذشته ات را تدارک کن و بر آنچه به کارت می آید اقبال نما و بسیار در دعا و استغفار و تلاوت قرآن بکوش و از گناهان خویش به سوی خدا توبه کن تا ماه رمضان که فرا می رسد تو برای خدای عزوجل مخلص باشی، امانتی که برگردن داری ادا ساز،هر کینه ای در قلبت از برادران مومنت می باشد آن را بر انداز و هر گناهی بر تو مانده که مرتکب آن شده باشی آن را از دل ریشه کن ساز و از خدا بپرهیز و در آشکارا و پنهان بر او توکل نمای؛چه آنکه خود او فرمود " و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدرا" یعنی آنکس که بر خدای توکل کند خدا او را بس است که خدا امر خود را به انجام می رساند و برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است.
مارتین ایندیک محقق آمریکایی اسلام و آمریکا:
دیگر وقت آن نیست که دانشجویان را به خیابان ها بکشانیم، بلکه باید چادر را از سر زنان برداشت و از این طریق می توان نظام اسلامی ایران را نابود کرد.
یکی از مقامات بلند پایه آمریکایی :
هر زن چادری در کوی و برزن ایران ، به منزله پرچم جمهوری اسلامی است . لذا ما برای براندازی این نظام باید این حجاب را سست کنیم.
میشل هوِیلیک نویسنده فرانسوی :
جنگ بر ضد اسلام با کشتن مسلمان ها فایده ای ندارد. فقط با فاسد کردن آنها می توان به پیروزی دست یافت . پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان ، دامن کوتاه بریزیم.
مستر همفر جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی:
زنان مسلمان دارای حجابی محکم هستند که نفوذ فساد در میان آنها ممکن نیست؛
بنابراین باید آنان را فریب داد و از زیر چادر بیرون کشید.
پس از آن که زنان را از چادر بیرون آوردیم ، باید جوانان را تحریک کنیم که
دنبال آنها بیافتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد ؛ و برای پیشبرد
این نقشه ، لازم است اول زنان غیر مسلمان را از حجاب بیرون آوریم تا زنان
مسلمان از آنان یاد بگیرند .
یک خاخام یهودی به نام «مرد خای فرومار»معتقد است:
سه راه حل برای پایان درگیری اسرائیل با مسلمانان وجود دارد وبهترین آنها
نفوذ به قلب وعقل آنهاست در این راه باید سازمانهای صهیونیستی در اسرائیل
وتمام جهان ، تلاش خود را برای غیر مذهبی کردن کشورهای اسلامی بکار گیرند؛
به طوری که همه اصول،آموزشها وتاریخ اسلام در این کشورها ازبین برود واین
اقدام را باید از طریق انتشار فرهنگ بی بند وباری در جوامع اسلامی انجام
داد.
این اقدامات باعث می شود تا اسلام از قلب مسلمانان بیرون برود وجامعه آنها
به یک جامعه سکولاریستی محض تبدیل شود. در این راستا ارتباط مسلمانان با
غرب را باید با جدید ترین تکنولوژی جنسی وبی بند وباری انجام داد و در این
راه ،باید از اینترنت وترویج فیلم های جنسی که جوانان مسلمان را به غرب
نزدیک تر و از فرهنگ اسلامی دورتر میکند استفاده کنیم.
این راه حل یک راه حل سحرآمیز است و باید از طریق شبکه های ماهواره ای زنان
مسلمان را به سمت آرایش کردن و پوشیدن لباسهایی خاص تحریک کرد تا با این
روش،راهی برای تحریک مردان مسلمان ایجاد شود.
پی نوشت:
- این روزها چادر مد نیست، یعنی کسی به جهت مد از چادر
استفاده نمی کنه یا افرادی که بخواهند به این جهت از چادر استفاده کنند
خیلی خیلی کم هستند اما در هر صورت کیفیت ها خیلی
بالاتر رفته، این پارچه ی سیاه این دنیا سپر است آن دنیا هم سپر، یکی برای
گناه و دیگری آتش. خنکای بهشت گوارایتان باد دختران چادری...
- آنانکه رفتند خود را خرج حسین(ع) کردند و آنانکه ماندند، باید خود راخرج امام زمانشان کنند و گرنه، خرج جاهلیت مدرن می شوند . (شهید شعبانی)
یا اله الخلق یا رب الفلق ***** ای خدای انجم و شمس و شفق
از تو می خواهم در این ماه شریف ***** چشم پوشیدن ز جرم ما سبق
یکی از مشکلاتی که نوع بشر و به خصوص شخص مسلمان به آن دچار است، وسوسه شیطان می باشد. رمضان ماهی است که در آن شیاطین در غل و زنجیر هستند و چون نمی توانند کسی را وسوسه کرده و بیازارند، فقط فریاد می کشند. اگر اذن خدا نبود شیطان قادر به وسوسه آدمی نمیگشت.
وسوسه شیطان بنوعی فرصت سخاوت انگیز خداوند به بنده های خویش است. بدین معنا که هر که بر وسوسه او غلبه کند "جهاد اکبر" کرده است. بدون وسوسه، دیگر اطاعت از خدا یک طرفه و بدون اختیار خواهد شد و هیچ لطفی نخواهد داشت. وقتی هم که اطاعت اجباری گردد، دیگر نیازی به وحی، ماموریت الهی (نبوت و امامت)، بندگی و دین نخواهد بود. جهان بدون وسوسه یعنی جهانی که در آن دین، بندگی، ذات بشیر و نذیر و نظیر آنها وجود ندارد.
ماموریت شیطان وسوسه و گمراه ساختن است. آنهایی که این را می دانند بدون ترس از خواسته شیطان پای را در راه گذارده و به هدف می رسند. اما آنهایی که با حقیقت موضوع آنشا نیستند، گمراه شده و پای را در دام او می نهند. شیطان در آغاز وسوسه کرده سپس زخم میزند. آشکار است که او بدون اذن پروردگار قادر به کاری نخواهد بود. خداوند به کسانی که که توسط شیطان فریفته می شوند فرصت بازگشت می دهد و اگر قدر این فرصت دانسته نشود، آنگه شیطان است که کنترل او را به دست می گیرد. چنان چه در قرآن کریم آمده است: "همانا شیاطین را دوستان منکران قرار دادیم." (سوره اعراف: آیه ۲۷)
خداوند در ماه رمضان شیطان را چون سگی رام در بند می کند. این سگ فقط از دور پارس می کند. اما اگر با دستان خود زنجیرش را باز کنید، خداوند اجازه می دهد بر شما چیره گردد. سوالی مطرح می شود: "اگر فرشتگان مبرا از گناه هستد، پس چرا شیطان گناه کرد؟" پاسخ این که شیطان از اجنه است و فرشته محسوب نمی شود. او جنی بود در میان فرشتگان. فرشتگان مبرا از گناه هستند. اما جن گاهی اطاعت دارد و گاهی عدم اطاعت. اگر خداوند کسی را رها کند، شیطان از راه جسمانی و نفسانی بر او چیره می گردد. خداوند نیروی نفسانی او را در اختیار شیطان قرار می دهد.
بـاز هـوای سحرم آرزوست ***** خلوت و مـژگان تـرم آرزوست
شکوه ی غربت نبرم این زمـان ***** دست تو و روی تو ام آرزوست
تو سر زدی و به ما نگاهی داری ***** در خانه اهل عشق، راهی داری
قربان تو و هلال ابروی تو، من ***** ای ماه خدا چه روی ماهی داری!